خدابودودیگرهیچ

علامه زمخشری نقل کرده؛حضرت علی علیه السلام به مرد اعرابی برخورد نمود که نماز می خواند ولی با عجله و بدونه رعایت طمأنینه،آداب و….
حضرت با حال تشر و ناراحتی فرمودند: این نماز را دوباره بخوان.
او نماز را دوباره خواند بعد از نماز امام از او پرسید این نماز بهتر بود یا نماز اول؟
اعرابی گفت: نماز اول !
امام پرسید چرا؟
گفت:چون نماز اول را برای خدا خواندم و نماز دوم را از ترس.
حضرت از جواب او به خنده افتاد و دیگر چیزی نفرمودند زیرا اعرابی از روی صفا و صداقت راستش را گفته بود و ایشان هم که خود مجسمه صداقت بود از جواب او خوشش آمد و خنده اش گرفت.
(با مردم این گونه رفتار کنید.)

آتشی نمی سوزاند <ابراهیم > را

و دریایی غرق نمی کند <موسی> راکودکی مادرش او را به دست موج های نیل می سپارد،تا برسد به خانه فرعون تشنه به خونش…

دیگری را برادرانش به چاه می اندازند،سر از خانه عزیز مصر در می آورد.مکر زلیخا زندانیش می کند،اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند…

از این قصص قرانی هنوز هم نیاموختی؟که اگر همه عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد نمی توانند.

او که یگانه تکیه گاه من و توست!

پس:

به تدبیرش اعتماد کن.

به حکمتش دل بسپار.

به او توکل کن.

و به سمت او قدمی بردار،تا ده قدم آمدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی….

حکایت مداد:

6.عزیزم در ابتدا که خوندن ونوشتن یاد می گیری مداد خوب است،ولی وقتی بزرگتر شدی مداد برای تو مناسب نیست وباید از خودکار استفاده بکنی.پس بدان هر چیز خوبی خوب است اما برای همیشه وهمه جا وهمه کس خوب نیست.

هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد

عاقل،فرهنگ انجام هر کاری را دارد

7.برای این که مداد بنویسد،باید بایستد.بدان برای موفقیت در زندگی باید روی پای خود بایستی؛وابستگی مانع رشد است.البته روی پا ایستادنی که در چهارچوب تعالیم الهی باشد.

حکایت4،5 :
4.مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم.بدان که تصحیح یک کار خطا که به جا و به موقع باشد،کار بسیار شایسته ای است.به همین جهت شناخت عیوب و رفع آن ها و پاک کردن آثار آن با توبه خیلی زیباست.
هر آن کس عیب خود دید و شناخت اندر استکبار خود صد اسبه تاخت
تا نفس خود ز گناهان پاک نکنی دل خود را جایگاه نور الهی نکنی

5.چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست.زغالی اهمیت دارد که درون چوب مداد است.پس همیشه مراقب درونت باش.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت            ورنه همین لباس زیباست نشان آدمیت

2.گاهی باید از آن چه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار،نوکش تیزتر می شود.بس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چون که این رنج ها باعث می شود،انسان والاتر وبهتری شوی.

تن رنج نادیده را ناز نیست

که با تنبلی ناز همراه نیست

3.مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد.بدان هر کاری در زندگی ات می کنی اثری به جا می گذارد.سعی کن هوشیار باشی و بدانی چه می کنی،چون:

آثار ما به صفحه ی گیتی نشان ماست

از بعد ما نگاه به آثار ما کنند

( چهارده حکایت دارد):
نوجوانی پدربزرگش را تماشا می کرد که نامه می نوشت.از او پرسید: پدربزرگ چه می نویسید؟ پدربزرگ ازنوشتن دست کشید ولبخند زنان به اوگفت: درباره ی تومی نویسم اما مهمتر از نوشته هایم مدادی است که باآن می نویسم و می خواهم وقتی بزرگ شدی کارهایت مانند این مداد باشد!
نوه اش با تعجب به مداد نگاه کرد وچیزخاصی درآن ندید وبا خود گفت: این هم مثل بقیه مدادهاست پدربزرگش گفت: بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی.درآن مداد حکایت های آموزنده که درس های بزرگی برای زندگی شیرین دارد نهفته است که اگربه دستش بیاوری تا آخرعمربا بصیرت کامل وآرامش زندگی می کنی:

1- می توانی کارهای بزرگی بکنی اما نباید هرگزفراموش نمایی دستی وجود دارد که دست مارابرای حرکت مداد روی کاغذ هدایت می کند(اسم این دست خداست)اوهمیشه باید تورا درمسیرسعادت یاری وهدایت کند پس هیچ گاه ازاوغافل مشو.

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای
نبرد رگی تا نخواهد خدا
ادامه دارد…